سکوت سنگین!
نشسته ام
روبروی پرنده ای
که از چشم خورشید می آید !
دلم شعر می خواهد!
سکوتی هزار ساله
اما
به لبهایم آویزان شده!
از کنارم رد می شوی
نترس!
این مرده ی متحرک
اواسط قرن
خوابش برده !
+ نوشته شده در ساعت توسط نیلوفر مهرجو
|